(مطلب دریافتی از نادر احمدی / پنجشنبه، 2014/02/20)
اگر بگوییم که مکتب آنارشیسم دو بال به وسعت تمام طول تاریخ دارد ،اغراق نکرده ایم. رد پای آنارشیسم را می توان در یونان عصر طلایی و قبل از آن یافت که ریشه ی یونانی کلمه ی آنارشی هم ناشی از همین است. همای فراخبال آنارشیسم بعد ها بر روی شانهی فرانسویان، انگلیسیها، ایتالیاییها، روسها، آمریکاییها و تقریبا همه ابناء بشرنشست. آنارشیسم به هرگوشهای از جهان که راه یافت سینه چاک ها ی پروپا قرص خودش را پیدا کرد. در واقع دوران گذار از سرمایه داری به آنارشیسم آغاز شده است و به تدریج دولت ها ضرورت وجودی خود را از دست می دهند و مرزهای ملی و جغرافیایی برچیده می شوند تا یک ملت واحد جهانی بدون دولت بوجود آید. جان لنون در آهنگ خود به نام “ایمجین” این آرزوی خود را بخوبی بیان کرده است.
آنارشیسم در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون دولت ، یا به طور کلی جامعهایفاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی و سلسله مراتب قدرت است. آنارشیسم یک جامعه و نظامی است که در آن گل استعدادهای انسانی بدون محدودیت و موانع فرهنگی، طبقاتی، دولتی و اجتماعی شکفته می شود و انسان از اسارت انسان آزاد می شود.
ریشه لغت آنارشیسم(آنارشی) :واژه یونانی آنارشی ، ریشهای دو بخشی دارد : کلمه : Archon به معنای حاکم و پیشوند An به معنی فاقد. از این روی ، آنارشی به معنی وضعیتی فاقد حاکم میباشد. از نظر لغوی آنارشیسم آموزهای مبنی بر این اعتقاد است که اکثر مشکلات اجتماعی ، ناشی از وجود حکومت ها بوده و در مقابل آن بهعنوان بدیل ، تعداد بسیاری از اشکال تشکیلات داوطلبانه اجتماعی وجود دارند. در ادامه تعریف ، باید گفت آنارشیست کسی است که سعی در ایجاد جامعهای بدون حکومت مینماید.(بر گرفته از کتاب : مقدمهای تاریخی بر آنارشیسم– نوشته :جرج وودکاک)